شبکه افق - 22 تیر 1402

نبض "نسل"، در دست کیست؟

نشست (چگونه، "مسئله"، بحران می‌شود) _ ۱۴۰۱

بسم‌الله الرحمن الرحیم

محضر خواهران عزیز و برادران محترم عرض سلام دارم و بطور ویژه از خانواده محترم شهدا که همه تاریخ ایران مدیون آن‌هاست و به دوستان تشکیلات خسته نباشید می‌‌گویم.

یکی از خطراتی که ما را تهدید می‌کند این است که خودمان با خودمان حرف می‌زنیم! خودمان یک حلقه بسته‌ای تشکیل دادیم و برای همدیگر حرف‌هایی که می‌گوییم و قبول داریم به همدیگر می‌‌گوییم و یک تهدید بسیار خطرناک و خیلی هم نوین که الآن با آن مواجه هستیم که ارتباط با بخشی از جامعه قطع است نه آن‌ها می‌فهمند ما چه می‌گوییم و نه ما می‌فهمیم آن‌ها چه می‌گویند. یک تهدید جدید این است که بخشی از افکار عمومی رابطه‌شان با ما قطع باشد. یک اتفاقی افتاد که اتفاقاً این را هم باید پرسید آیا نهادها، مربیان، معلمان، رسانه‌های ما، پیش‌بینی می‌کردند یا غافلگیر شدند؟ چون تعداد این‌ها خیلی کم بود زیاد نبود اما خیلی طلبکار، خشن و اغلب‌شان هم از راه دور مدیریت شدند. آماری که دادند اکثر این‌هایی که در میدان درگیر بودند دیپلم به پایین هستند و سن‌شان هم پایین است و در عمرشان یک کتاب اصلاً نخواندند فقط فیلم می‌بینند و بازی می‌کنند مخصوصاً در این 3- 4 سال کرونا که همه توی فضای مجازی رفتند. این بی‌تصمیم بودن در مورد فضای مجازی که بالاخره هیچ وقت هیچ کس نفهمید که چه کار داریم می‌کنیم؟ و چه کار می‌خواهیم بکنیم؟ و چه کار باید بکنیم؟ رابطه این سه‌تا آنچه می‌کنیم؟ آنچه می‌خواهیم و آنچه باید بکنیم هیچ وقت معلوم نشد و در عرصه‌های مختلف ما تا سیلی نخوریم مثل این که بعضی از تهدیدها را جدی نمی‌گیریم. در زبان چرا، ولی در عمل، در مدیریت و در تصمیم‌گیری، ‌بازخوردگیری نه. مدیریت‌های حاج آقایی! حاج آقا چه فرمودند! حاج آقا این را فرمودند! بعد آخرش معلوم می‌شود کدام حاج آقا چه گفت و چه کسی چه کرد و چه کسی پاسخگوست؟ تقسیم کار و پیگیری کارها. عرض کردم یکی از علت‌هایی که غربی‌ها در این 200 سال مسلط شدند این بود که حرف‌های کوچک می‌زنند ولی اجرا می‌کنند. ما بزرگ بزرگ حرف می‌زنیم بهترین حرف‌های عالم را همیشه در همه نشست‌ها و سازمان‌ها می‌گوییم ولی آخرش می‌بینیم هیچ کدامش درست اجرا نشد. این یک مشکلی نیست فقط مسئله شما و این‌جا نیست. ایران الآن مخزن بهترین قانون‌ها و اساسنامه‌ها و سیاست‌نامه‌ها، شعارها و پروتکل‌هاست یعنی دیگر من فکر می‌کنم در دنیا ما بیشتر از این و بهتر از این مصوبات به این خوبی نداریم کل مصوبات دنیا یک طرف است و مصوباتی که در ایران ما داشتیم یک طرف. هم از نظر کیفیت و هم کمیّت. اما این که کدامیک از این‌ها چقدرش و کجا توسط چه کسی باید اجرا می‌شد و اجرا شد این را نمی‌دانیم. بعد مسئله بوجود می‌آید متوجه نمی‌شویم مسئله تبدیل به بحران می‌شود. دستپاچه وارد عمل می‌شویم بحران تمام می‌شود تا یک مدت کوتاهی می‌گوییم تأمل کنیم بازنگری کنیم قضیه خیلی حساس است بعد از 20 روز دیگر، یکی دو ماه دیگر یادمان می‌رود تا بحران بعدی. خب این تعدادی که کشف حجاب کردند ممکن است تعدادشان زیاد نباشد اما مهم این است که کدام سازمان و تشکیلات در کشور و امنیتی – حالا ما به فرهنگی آن کار داریم – این‌ها را پیش‌بینی می‌کرد یا نمی‌کرد؟ از قبل باید چه می‌کرد و نکرد و چه نباید می‌کرد که کرد؟ یک بخشی هم توطئه‌های دشمن است ما همیشه نباید خودمان را سرزنش کنیم کارهای بزرگی هم انجام شده و می‌شود و این تعداد بحران و توطئه‌هایی که علیه ما اجرا کردند صحبت از صدها پروژه است. هر کدام از این پروژه‌ها ده‌تا رژیم را سرنگون می‌کرد این‌جا نتوانست چون بخش مهمی از مردم پای کار هستند. شما نمونه آن را در این 13 آبان دیدید که ملت این‌جاست. این شعور عام، یک شعور ملی و اجتماعی هست که می‌آید. شما کودتای 28 مرداد را شنیدید که کودتای 28 مرداد چندصدتا لات و لوت و فاحشه بودند و پشت آن هم رکن 2 ارتش بود. کسی نبود. منتهی ملتی نبود که جلوی آن‌ها بایستد. همین اتفاقاتی که در این چند هفته افتاد ده‌تا کودتای 28 مرداد بود! منتهی این‌قدر انقلاب ریشه دارد که بعد از 44 سال انگار باز روز اول است و همین‌طور هستند. خب حالا آیه یأس نباید خواند اما آیه غرور هم نباید خواند که مدام خوشحال می‌شویم که مردم آمدند و می‌آیند و باز بگوییم ولش کن چیز مهمی نیست.

نکته بعدی این است که از یک طرف تهدیدها چون پدافند غیر عامل شناخت تهدیدهای جدید و از جمله بی‌سابقه است. هیچ وقت مثل امروز تهدیدها جدید و بی‌سابقه نبوده است. هیچ وقت در تاریخ بشر رسانه چنین نقشی ایفا نکرده بود زمان هیچ کس از انبیاء این اتفاقات و این خبرها نبود. شما تا 50 سال پیش هم، و از یک جهت دیگر تا 20 سال پیش، از یک جهت تا 10 سال پیش، چون سال به سال دارد تغییر می‌کند با چنین وضعی مواجه نبودیم. معمولاً یک صدای اصلی به گوش مخاطب می‌رسید و چندتا هم صدای فرعی که بیشتر گاهی به وز وز و پارازیت شبیه‌تر بوده است الان دیگر این‌طور نیست و شما یکی از صداها هستید. افکار عمومی به رسانه ملی، مثلاً صدا و سیما میزان مراجعه‌شان هم تکنولوژی و سرمایه‌گذاری و کلان و استثنایی و بی‌نظیر دشمن در ایران، رسانه ملی رسمی داریم منتهی صدتا رسانه ملی خواهد بود. اتفاقاً این‌جا باز نقش خانواده خیلی برجسته‌تر خواهد شد برخلاف این که می‌گفتند هرچه جلو برویم خانواده بی‌تأثیرتر خواهد شد نه اتفاقاً خانواده نقش زیادی دارد و رکن خانواده که زن است. بعضی‌ها می‌پرسند که چرا تا بحث زن می‌آید بحث خانواده می‌آید؟ چرا نمی‌گویند مرد و خانواده؟! خب علت آن روشن است برای این که رکن خانواده زن است نه مرد. ستون خیمه خانواده زن است. بدون مرد خانواده ادامه پیدا می‌کند. بدون زن نه. یک خانواده‌ای وقتی مردش از دنیا می‌رود باز هم خانواده می‌ماند. مشکلات اقتصادی و... خواهد داشت ولی خانواده می‌ماند ولی وقت زن یا مادر از دنیا می‌رود خانواده متلاشی می‌شود ولو امکانات مالی داشته باشند. دشمنان ما هم برای زدن نه تنها خانواده بلکه فرو پاشاندن کل جامعه زن را هدف گرفته‌اند و جالب است که بدانید قرآن کریم می‌فرماید این سیره همیشگی‌شان بود قرآن می‌فرماید که فرعون از همان زمان، مردها و پسرهای بنی‌اسرائیل را می‌کشت برای این که این‌ها را از مقاومت نظامی‌شان می‌ترسید که جنگ سخت راه بیندازند. ولی زنان را نگه می‌داشت برای این که می‌دانست اگر زنان را بتواند کنترل کند نسل‌های بعد را کنترل می‌کند. لذا قرآن می‌فرماید پسرهای جوانش را می‌کشت چون ممکن بود بعداً این‌ها اسلحه بردارند، خطر، بیشتر خطر فیزیکی است ولی «...یَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ...» (بقره/ 49)؛ زنان را نگه می‌داشت هم برای انواع استثمارها، مالی، جنسی و... و هم بخصوص این که زن یعنی خانواده و خانواده یعنی جامعه فردا. حالا اگر فرصت بشود بخشی از نگاه این‌ها، همین مدرنیته به زن را هم اشاره خواهم کرد.

امروز به حلقه آخر علت مسائل نپردازیم. این یک سلسله حلقاتی و یک زنجیره‌ای است. بعضی مسائل 5 سال پیش شروع شده، 10 سال پیش شروع شده ولی متوجه نشدیم. طرف گفت دارم طبل می‌زنم گفت صدایی نمی‌آید که، گفت صدایش را فردا می‌شنوی! از این طبل‌ها خیلی‌ها دارند می‌زنند و صدایش چند سال دیگر به گوش خواهد رسید. مثلاً وقتی راجع به حجاب بحث می‌کنیم راجع به جمعیت بحث می‌کنیم حتماً توجه دارید که با دستور نمی‌شود؟ چرا ازدواج نمی‌کنید؟ آن روز دخترخانمی که فوق لیسانس و دانشجوی دکتری بود می‌گفت که من از بچه‌گی می‌گفتند شاگرد اول شاگرد اول، لذا همه جا شاگرد اول شدم الآن خانم دکتر و عضو هیئت علمی شدم ولی تنها هستم دیگر نمی‌توانم ازدواج بکنم! زخم تا هست این مگس را می‌زنی مگس بعدی می‌آید! دختر و پسر جوان که نمی‌توانند ازدواج کنند، پسرانی که شغل ندارند، درس خواندند و یکی از می‌خواهم بگویم ریشه‌یابی‌ها این‌جاست. این سؤال امتحانی را که هیچ کس جواب آن را نمی‌داند! می‌گوییم هر سال در کنکورها چه تعداد دانشجو در چه رشته‌ای می‌پذیری و چرا؟ چرایش را هیچ کس نمی‌داند. آن وقت دپیلم بیکار را تبدیل کردند به کارشناس و کارشناس ارشد و دکتر بیکار! در رشته‌هایی میلیونی می‌پذیرند که خودشان می‌دانند برای آن رشته‌ها اصلاً شغل نیست و کشور نیازی هم به آن ندارد. بعد بعضی از رشته‌های خیلی خاص هست که که ما در کل کشور 10تا متخصص واقعی نداریم مجبور هستیم گدایی کنیم یا در تحریم به ما ضربه بزنند با این که دیدیم چقدر استعداد و قدرت در این انقلاب و نسل جوان هست که کارهایی کردند و خط‌هایی را شکستند که در دنیا حتی کشورهای مورد حمایت آن‌ها نشکستند. در تحریم مطلق با همه دشمنی‌ها این کار شد. این یک چنین ظرفیت و یک چنین پتانسیلی این‌جا هست. من یک وقت به نظرم این‌طوری آمد به رفقا گفتم رهبری شخصاً خودشان به دو مورد وارد شد و مدیریت و حمایت کرد و اتفاقاً همین دو مورد شده گل سر سبد اقتدار و آسیب‌ناپذیری کشور. یکی در حوزه دفاع بود که امروز به لحاظ نظامی و دفاعی کسی جرأت طمع کردن حمله به ایران را نمی‌کند. به 7تا کشور مسلمان در این 10- 15 سال حمله کردند هدف اصلی‌شان هم ما بودیم ولی به این‌جا جرأت نمی‌کنند. البته اصل آن از مردم و بنیه ایدئولوژیک شهادت‌طلبی انقلابیون کشور می‌ترسند چون یک وقتی یکی از آن‌ها گفته بود این‌ها دیوانه هستند این‌ها یک کسی حمله می‌کند ول نمی‌کنند 8 سال همین‌طور می‌گویند مرگ مرگ، تا طرف را خلاصه می‌کشند و اعدام می‌کنند. این‌ها دیوانه هستند سر به سر این‌ها نگذارید. جاهای دیگر است که تا می‌رویم تسلیم می‌شوند بعد 40 سال است تسلیم هستند و می‌دانید آلمان، ژاپن، ایتالیا هنوز از جنگ دوم 70- 80 سال است تسلیم مطلق آمریکا هستند قانون اساسی‌شان را او نوشت، فرماندهان و ژنرال‌هایشان را او انتخاب می‌کند و در سیاست خارجی‌شان او تصمیم می‌گیرد. در واقع آن مقاومت 8 ساله مانع ده‌تا جنگ بعدی شد. که اگر ما در آن جنگ ضعف نشان می‌دادیم می‌گفتند خب هرکس رد شود می‌تواند یکی توی سر این‌ها بزند ما هم برویم سهم‌مان را برداریم! ولی وقتی دیدند ما دیوانه‌ایم و بچه‌های ما می‌ایستند و ول نمی‌کنند و جنگ جنگ تا پیروزی می‌گویند تا آخرش این‌طوری بشود که الآن شد کل منطقه، آن وقت دیگر حساب کارشان را می‌کنند. مثلاً ما توجه نداریم وقتی دو میلیون و خورده‌ای دانشجو در رشته‌های علوم انسانی می‌پذیریم در حالی که نمی‌دانیم برای چیست؟ شغلش چیست، جز بعضی‌هایش. نمی‌فهمیم چند هزار خانواده را متوقع و ناراضی می‌کند. طرف توی روستا دارد زحمت می‌کشد بچه‌اش را دانشگاه بفرستد بعد فکر می‌کند این برود خانم دکتر و آقای دکتر می‌شود و زندگی خودش و ما را هم تأمین می‌کند.بعد می‌بیند این همه زحمت و خرج کرده دخترش در شهرستان نمازخوان و باحجاب بوده، حالا رفته آ‌نجا بی‌نماز و بی‌حجاب شده یک چیزهایی هم می‌گوید که او نمی‌فهمد چه می‌گوید ولی تا آخر هم بیکار است. خب این آدم را عصبانی و مأیوس می‌کند. ممکن است کسی پشت این جریانات اغتشاشات به مسئله ازدواج و اشتغال، مسکن، خانواده توجه ندارد خب معلوم می‌شود این پدافند غیر عامل سرش نمی‌شود. نه ایدئولوژی دارد، نه آگاهی سیاسی و تاریخی دارد، نه به همان کاری که می‌کند ایمان دارد فقط می‌داند چه نمی‌خواهد دیگر نمی‌داند چه می‌خواهد؟ این ذهن از کجا و دچار چه مجهولاتی است؟ دچار چه نفرتی می‌شود یا دچار چه ناآگاهی‌ها و بی‌اطلاعی‌هایی است. توضیح نمی‌دهی، دیر توضیح می‌دهی یا بد حرف می‌زنی. عقل رسانه‌ای یک رکن مهم پدافند غیر عامل است. با چه کسی؟ چه زمانی و چگونه و چه چیزی را بگویی و با همین قیود چه چیزی را نگویی. نمی‌فهمد. توی خیابان که مردم یک بچه کوچک می‌بینند همه دور او می‌آیند خیلی می‌آیند بچه‌ها را دوست دارند از بس که دیگر کسی بچه ندارد! حالا یک سؤال، وقتی سن ازدواج تأخیر می‌افتد دلایل فرهنگی آن چیست؟ دلایل اقتصادی آن چیست؟ و این که چرا بعضی‌ها ازدواج نمی‌کنند؟ خیانت جنسی در خانواده چرا زیاد می‌شود؟ یک بخشی ماهواره و رسانه است خب چرا زمینه‌اش هست؟ بعد ازدواج می‌کنند چرا طلاق‌های زودهنگام؟ مگر می‌خواهند طلاق بگیرند؟ کسی نمی‌خواهد طلاق بگیرد، می‌گیرند؛ علت‌های فرهنگی و رسانه‌ای آن و... چیست؟ تقریب مذاهب، مدام می‌خواهند مذاهب را در دنیا بهم نزدیک کنند کار واجب و خوبی هم هست داخل خود کشور تقریب مذاهب ضعیف است و مشکل دارد. این زمینه که یک دفعه بوجود نیامده، اگر از قبل زمینه نباشد هزارتا توطئه بکنند هیچ کاری نمی‌توانند بکنند. یادم هست بعضی از این بیداری‌های اسلامی شروع شده بود در تونس، مدام می‌گفتند خودسوزی یک جوان باعث شد که انقلاب آغاز شود. اصلاً این نیست. در وقت‌های دیگر در همان کشورها 500 نفر دیگر خودسوزی می‌کنند اصلاً کسی محل نمی‌گذارد کک‌ش نمی‌گزد. یک چیز انباشته‌ای از قبل هست دنبال بهانه می‌گردد. آن‌هایی که دارد از قبل انباشته می‌شود پدافند غیر عامل یعنی ما آن‌ها را بشناسیم و مستقیم یقه مسئول آن را بگیریم. ما یکی از مشکلاتی که داریم مشکل تواکل است. حضرت امیر(ع) در نهج‌البلاغه به یاران‌شان می‌گویند شما از نیروهای معاویه شکست خواهید خورد. چون «تواکلتُ»؛ تواکل یعنی مدام توپ را توی زمین همدیگر می‌اندازید این می‌گوید تقصیر این است او هم می‌گوید تقصیر او بود این می‌گوید وظیفه این نهاد است این می‌گوید وظیفه نهاد است! حالا تقصیر هر کسی هست چوب آن را انقلاب می‌خورد. سال 96 قضیه چه بود؟ سر مؤسسات و بانک‌های اعتباری بود همین‌هایی که تلویزیون ما هم تبلیغات آن را می‌کرد خب یک عده از مردم برای این که ارزش پول‌شان پایین نیاید و دنبال سود مفت هم هستند و پول هم کم دارد می‌خواهد حساب پس‌اندازش از بین نرود، به رسانه‌های ما و حکومت هم اعتماد کرده رفته کل پول‌هایش را گذاشته حالا یک دفعه دیده کل پول‌هایش را خوردند. بعد 6 ماه, یک سال، دو سال، مدام اعتراض، مدام تحصن می‌کنند، قوه قضائیه می‌گوید باید شکایت بشود و رسیدگی بشود. مجلس هم می‌گوید ما چنین قانونی نداشتیم خلاف قوانین است دولت هم زمان روحانی می‌گفت اصلاً به ما چه! این‌ها دولتی نیستند به ما چه ربطی دارند! تواکل یعنی همین. پدافند غیر عامل معنی‌اش این بود که بحران 96 از سال 92 و 93 شروع شده بود. آن‌جا بیرون زد چون یک زخمی ایجاد شد که هیچ کس رسیدگی نکرد. تواکل یعنی این. حتی قضیه بنزین هم به شما بگویم فقط بخاطر بنزین نبود. یک ابهامات و عقده‌ها و شایعات و کینه‌ها و احساس ظلم قبلاً پیدا شده بود که توی ذهن‌شان کم‌کم جا افتاد که مسئولین توی چشم ما نگاه می‌کنند به ما دروغ می‌گویند. در قضیه بنزین هم که دو روز قبلش گفتند قرار نیست گران بشود ولی فردایش گران می‌کنی و بعد هم می‌گویی ما خودمان خبر نداشتیم خب این‌ها از فحش به افراد بدتر است. هر کسی به یک علتی. موانع رشد جمعیت را ببینیم چه چیزهایی است؟ کدامش فرهنگی است؟ کدامش اقتصادی است؟ کدامش رسانه‌ای است؟ کدام باید از آموزش و پرورش شروع بشود. حجاب هم همین‌طور است. این دخترهایی که در مدارس ما بزرگ شدند این‌هایی که از مدارس ابتدایی حجاب داشتند سرود چیز می‌خواندند! بعد که بالاتر می‌آید و استقلال پیدا می‌کند و احساس می‌کند خیلی نیازی ندارد و با بعضی از مسائل آشنا می‌شود آن وقت سؤالاتی مطرح می‌شود که این سؤالات در مدارس و راهنمایی طرح نشده بود و اصلاً‌ جوابی هم به آن‌ها داده نشده بود حالا این سؤال پیدا می‌شود. از آن‌جا شروع می‌شود. این‌ها از 20 سال پیش شروع شد که الان به کشف حجاب رسید. ده‌تا کار دیگر باید انجام بشود. خوب این بدججابی و شل‌حجابی یک نوع نیست. همان دهه 70 یک طبقه‌بندی به ذهنم آمد 13 نوع بدحجابی بود. این‌ها که مثل هم نیست. بعضی از دخترها روی تنبلی است. بعضی‌ها روی سنت خانوادگی است مادر و مادربزرگ و خاله‌اش و... نسل اندر نسل بی‌حجاب بودند. بعضی‌ها روی پز و چشم و همچشمی و مد است. بعضی‌ها روی عقده لجبازی با پدر و مادر و خانواده است. یک اقلیت کمی بود راجع به بُعد سیاسی. حالا یک مقدار بیشتر شد به خاطر تبلیغات دشمن، الآن یک مقدار بُعد سیاسی آن بیشتر شد . ولی من الآن هم معتقدم که اکثر آن سیاسی نیست. دو مورد آن بود که این‌ها باید با آن مبارزه اطلاعاتی و امنیتی می‌شد. یکی فحشای سازمان یافته، که اتفاقاً در این شلوغی‌ها یکی از دوستان گفت یک بخشی از این‌ها – نه همه- یک بخشی از این‌هایی که می‌آمدند شلوغ می‌کردند جزو فواحش بودند. یک بخش‌شان معنی‌اش این نیست که همه. بعضی‌هایشان هم آدم‌های خوبی بودند. یکی هم ارتباط با خارج از کشور. که الآن از همه بیشتر شده است با این دوتا باید برخورد اطلاعاتی کرد. حتی همان موقع‌ها یک دخترخانم دانشجویی آمد خانم نجیبی هم بود گفت من از این تقسیم‌بندی تشکر می‌کنم بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر کسی حجابش کامل نیست این فاحشه است. گفتم هرگز این‌طور نیست. ولی خود ایشان به من گفت، گفت من به شما می‌گویم من 40 سال سن دارم دیگر خواستگار برایم نمی آید یا من باید سراغ دوست پسر بروم که دوست پسر بدرد بخوری هم گیر من نمی‌آید یک کسی می آید که از من استفاده کند و برود! اگر بخواهم من خودم را بپوشانم و در منزل بنشینم برای ازدواج مجدد شانسی ندارم مجبورم یک مقدار به خودم برسم بیرون بیایم شاید یک مورد پیدا شود. با این که واقعاً این خانم اهل فساد و بی‌دینی نبود. خب ما در همین‌ها کسانی دیدیم که حجاب ندارد ولی تسبیح دستش هست دارد ذکر می‌گوید معلوم است این آدم بی‌دین و لامذهب نیست ولی اهمیت حجاب را نمی‌فهمد، فلسفه‌اش را نمی‌فهمد یا در این قضیه دینش آبکی است. کدام بخش آن به معرفت مربوط است و کدام بخش آن به اراده مربوط است، هر کدام راه‌حلی دارد. ما از همین الآن اگر سراغ آموزش و پرورش و رسانه نرویم 20 سال دیگر رفته است. چون از کشف حجاب شروع می‌شود. اول می‌گویند فقط موهایمان بیرون است بعد کم‌کم یقه را باز می‌کند بعد از پایین شلوارها بالا می‌آید و بعد از بالا دامن‌ها و لباس پایین می‌آید! چند سالی نمی‌گذرد مخصوصاً به این شرایط ما که جوان‌های ازدواج نکرده زیاد هستند من فکر می‌کنم رها بشود تبدیل به یکی از کشورهای مسلمانی می‌شویم که در این قضیه بد هستند. چرا؟ چون ما در پیش‌بینی تهدیدهای نوین اصلاً‌درست عمل نکردیم. منظور من این تشکیلات نیست. پدافند غیر عامل که می‌گویم منظورم کل سیستم است حوزه هم از این پدافند غیر عامل است، دانشگاه هم هست، صدا و سیما هم هست. ارتباط ما با بخشی از این‌ها که بخشی‌شان بچه‌های خود ماها هستند نوه‌های خود ماها هستند قطع شده است. مثلاً در جاهای مختلف جلسه برای حجاب می‌گیرند هرچه می‌رویم می‌بینیم دخترهای باحجاب می‌آیند! مخاطب ما اصلاً آن‌ها نیستند. مخاطب اویی است که حجاب را قبول ندارد نه او سر جلسه من می‌آید نه من بین ‌آن‌ها می‌روم. مدام خودمان با خودمان حرف می‌زنیم. همان چیزهایی که خودمان قبول داریم مدام به همدیگر درس پس می‌دهیم. نهادهای حاکمیتی بسیاری‌شان بطور شفاف و دقیق پاسخگو نبودند و نیستند. یک چیزی اخیراً به اسم ترک فعل درآمد همه مشغول ترک فعل بودیم همان دوستانی که گفتند خودشان هم ترک فعل کردند. همه ترک فعل کردیم. همین‌طور اداره تشکیل دادیم نهاد تشکیل دادیم شغل‌ها را تقسیم کردیم و مدام نشستیم خودمان با خودمان حرف می‌زنیم!‌ بعد آن کسی که مخاطب ماست با خودش می‌گوید من دکترایم را گرفتم بیکار هستم و الا مشکل که همیشه بوده است. دهه 60 که صد برابر الآن مشکل بود. ولی وقتی می‌دید امام در جماران آن‌طور است و رجایی را می‌دید زیر کرسی کنار چراغ علاءالدین نشسته، صد برابر آن مشکلات را تحمل می‌کرد و الا ما همان موقع هم ضد انقلاب کم نداشتیم منتهی آن موقع ضد انقلاب این‌قدر منسجم نبود با خارج وصل نبود، پررو و طلبکار نشده بود و آن موقع 40 سال از مدیریت ما نگذشته بود، جنگ بود. و الا من یادم هست در جنگ، سال 62 و63 چند هزار نفر جمع شده بودند شعار می‌دادند ما می‌گفتیم جنگ جنگ تا پیروزی، شعار می‌دادند جنگ جنگ کو پیروزی؟ یعنی شما مدام دارید شکست می‌خورید جنگ را رها کنید. همان موقع هم بودند. بعضی‌ها فکر کردند دهه 60 مردم ما خیلی بیشتر از الآن انقلابی و متدین بودند و بی‌دین و ضدانقلاب خیلی کم بوده است. هر دوتایش توهم است. آن موق هم این‌طوری نبود که همه حزب‌اللهی باشند. ما زمان جنگ یادمان هست ملت نمی‌جنگیدکه، چندصد هزار خانواده جنگیدند آن‌ها هم شهید و جانباز و مفقود و اسیر دادند، بعضی‌هایشان هم خسته شدند. بعد که قطعنامه شد و صدام آمد حمله کرد دوباره یک جمع عظیمی، چون امید پیدا کردند و احساس کردند خطر جدی است آمدند. شما از خانواده‌های خودتان بپرسید از هر فامیلی 3- 4تا خانواده جبهه می‌رفتند بقیه که نبودند. من یادم هست آخر سال 56 اول 57 من 14 سالم بود سر همین درگیری‌های خیابانی بازداشت شده بودم در بازداشتگاه شهربانی دیدم بچه 16 ساله‌ای که دستش را زدند با باطوم شکستند بعد به او می‌گویند به امام فحش بده، فحش نمی‌دهد. بعد دستش را جا نینداخته بودند، روزه هم بود، خب آن بچه 16 ساله‌ای که انقلاب ما بوده کجا؟ این‌ها کجا؟ از شعارشان هم باید فهمید نترسید نترسید ما همه با هم هستیم! اصلاً معلوم است که می‌ترسد. شعار بچه‌های ما چه بود؟ ایمان جهاد شهادت، تنها راه سعادت. خب این فرقش هست. یعنی آن‌جا بچه‌ها دنبال بهانه برای شهید شدن می‌گشتند. خب آن می‌شود انقلاب، این هم می‌شود کاریکاتور! ولی ما باید حواس‌مان باشد که در این‌ها در این بحران‌ها گزارش‌های رسمی ما را قبول ندارند یا شک دارند. همین گزارشی که رسماً برای قضیه آن خانم و بعضی از مسائل اعلام شد، بعضی از دوستان این گزارش‌ها را یقین نکردند. همین داعشی‌ها که توی شیراز آمدند هنوز بعضی‌ها می‌گویند این‌ها دروغ می‌گویند که این‌ها داعشی نبودند خود داعش قبول کرده ولی این‌ها می‌گویند نه تو داری شکسته نفسی می‌کنی وکار تو نیست! او می‌گوید به حضرت عباس خودم کردم ولی این‌ها می‌گویند نه، سوء تفاهم شده است. پدافند غیر عامل یعنی ببیند این بی‌اعتمادی در بخشی از جامعه برای چه بوجود آمده؟ این که یک مرتبه بوجود نیامده. از سه نفر دروغ شنیده، وعده دروغ شنیده، خب اعتماد کم‌کم سلب می‌شود می‌گوید تو که در آن مورد دروغ گفتی از کجا معلوم الان داری راست می‌گویی؟ ببینید حالا کاری ندارم فضای مجازی که همین‌طور می‌گویند و هیچ کاری نمی‌کنند تا الآن که نکردند مگر الآن مجبور بشوند. ما آخرش هم نفهمیدیم یک عده می‌گویند ما زمینه ظرفیت تکنولوژی برای این که جایگزین پلتفرم‌های خارجی بشویم داریم یک عده می‌گفتند نداریم. داریم یا نداریم؟ مدام می‌گویند. ما بچه‌های خوب زیاد داریم منتهی این‌قدر در جنگ روانی است خودمان گاهی به خودمان شک می‌کنیم. این اعتماد به خود که خودت را باور داشته باشی این باعث می‌شود که یک دفعه یک نفر یک تنه جلوی صد نفر بایستد. چنان که در دهه 60 این‌طور بود ولی وقتی اعتماد به نفس نداری خودت به خودت شک می‌کنی که او هم یک دلایلی دارد آن وقت شما صد نفر هستید ولی فکر می‌کنید یک نفر هستید!

خودتان جمع‌بندی کنید. من به جای جمع‌بندی یک چیز دیگر می‌گویم. دوتا توهم است – چون فرصت نیست به آن‌ها فقط اشاره می‌کنم- یکی این که گفتند ما در مسائل مربوط به زن طلبکار هستیم بدهکار نیستیم مدام جواب می‌دهید! آن‌ها با آن برخورد پلشت‌شان با زن طلبکار بشوند و هی بگویند حقوق زن حقوق فلان، ما هم مدام بگوییم نه به خدا ما هم حقوق زن را قبول داریم! من به دوران دینی و مسیحی و قرون وسطایی غرب کاری ندارم که زن را از همه چیز حذف کرده بودند. زن مظهر شیطان بود. ازدواج مرد با زن به عنوان یک گام به عقب و دور شدن از معنویت تلقی می‌شد و لذا کشیش‌هایشان می‌گفتند اصلاً ازدواج نکنید! بعد ازدواج نکردند به جایش یک کارهایی کردند و می‌کنند که پاپ راه افتاده، هزاران پرونده، میلیاردها خسارت، مشغول بچه‌هایی که کلیسا می‌آیند یا همجنس‌بازی و از این قبیل است. وقتی که دین را تحریف می‌کنید. آن‌ها را من کار ندارم.

مدرنیته، چهره‌های شاخص مدرنیته راجع به زن چه نگاهی دارند؟ این‌قدر این نگاه وحشیانه و خشن، استثمارگرانه و ابزای است که زن در ذهن این‌ها هیچی نیست الا سکس. هیچی دیگر نیست. زن اگر زیبا باشد، جوان باشد برهنه باشد ارزش دارد و الا مستقلاً هیچ ارزشی ندارد. بدن زن از نظر این‌ها مهم است. چرا؟ برای این که به درد این مردان می‌خورد. بیشترین طرفداران کشف حجاب در دنیا مردان هستند. الآن در دنیا نظرسنجی بکنید تقریباً قریب به اتفاق مردان با حجاب مخالف هستند. این‌طوری است برای این که این نگاه هست. حالا چندتا عبارت که شاید شما این‌ها را نشنیده باشید. این‌ها چهره‌های بعد از رنسانس هستند. این‌ها رهبران مدرنیته فلسفی هستند. ببینید راجع به زن چه می‌گویند؟

"میشل مونتنی" که یک زمانی دادستان و شهردار بود ولی در عین حال فیلسوف و متفکر است و از رهبران دوره رنسانس حساب می‌شود. از رهبران دائره‌المعارف فرانسه است. دائره‌المعارف فرانسه در واقع مانیسفت و ایدئولوژی لیبرالیزم و سکولاریزم در عرصه‌های مختلف است که بعد بر همین اساس سیستم‌ها در غرب ساخته شد. مونتنی: می‌گوید وقتی می‌بینم زن‌ها مشغول منطق و علم و بیان و تحقیق می‌شوند خیلی می‌ترسم چون مطمئن می‌شوم این کار خراب می‌شود. این از رهبران مدرنیته است و نگاهش به زن این است! نمی‌گوید این زن یا آن زن، بلکه می‌گوید کل زن‌ها.

"جوردانو برونو" یک چهره‌ای است که حتماً می‌شناسید. این کشیشی بود که بعد به عنوان مرتد شناخته شد و کلیسا زنده زنده او را سوزاند. یک اتهام آن این بود که کیهان‌شناسی و علوم جهان اسلام آثار ابن‌رشد را ترجمه می‌کرد چون می‌دانید این حرف‌هایی که گالیله و کپرنیک به عنوان علوم جدید می‌گویند همه این‌ها ترجمه از جهان اسلام بوده است. قوانین نیوتن هزار سال پیش عیناً در آثار بوعلی هست. من همه این‌ها را درآوردم. و از این قبیل. منتهی ایشان از ایتالیا فرار کرد و به فرانسه رفت و بعد هم سفیر فرانسه در انگلیس شد. بعد در روم پاپ او را دعوت کرد گفت بیا با هم صحبت کنیم وقتی ایتالیا روم آمد او را گرفتند و گفتند بیا در زندان با هم صحبت کنیم. او را بردند آن‌جا دادگاه تفتیش عقاید برایش تشکیل دادند و حکم ارتداد. حالا تازه این کشیش روشنفکرشان است که طرفدار علوم جدید استو با پاپ و کلیسا هم درافتاده است. ببینید این چهره‌ها راجع به زن چه می‌گویند؟ می‌گوید تصویری پست‌تر و نفرت‌انگیزتر از همه زنان – من از این نوع نگاه و وقاحت عذرخواهی می‌کنم – می‌گوید زنی وجود ندارد که ابله، پست و ناپاک نباشد. کسی که می‌گوید من را شمع‌آجین کنید بسوزانید ولی من سر حرف‌هایم هستم. این‌ها تازه علیه کلیسا بودند. می‌گوید زن را فقط برای زیبایی‌اش می‌خواهیم. زیبایی هم در مجموع ناپایدار است می‌آید و می‌رود. زن در دوره بسیار کوتاهی زیباست دیگر هیچ چیز حقیقی و ماندگاری ندارد الا مغازه و بازار! کارکرد دیگری ندارد. باید دائم از مغازه و بازار جمع‌شان کنید و تمام سمومی که طبیعت آفریده – نه خدا – در وجود زن جمع شده است! زن فقط در بار، یعنی روزهایی که مست می‌کنند و می‌رقصند، می‌گوید فقط آن‌جا یک مقدار ارزش پیدا می‌کند. می‌گوید نباید احترام و ستایش نثار زنان کرد!‌ زنان در همان حدی که شایسته آن هستند باید احترام بشوند. تنها فضیلت‌شان زیبایی، جلوه‌گری و کاربرد آن‌ها برای اتاق خواب است! زنان از قارچ سمی بی‌فایده‌تر و ترسناک‌تر هستند.

دقت کنید این‌ها متفکران مدرنیته هستند. یعنی این رنسانس و اومانیزم، روی تلاش‌ها و مبارزات این‌ها بنا شده است.

"کانت"؛ به کانت که پدر مدرنیته و پدر روشنفکری می‌گویند. امروز تمام علوم انسانی در غرب و در جای جای جهان که ترجمه شد تحت تأثیر معرفت‌شناسی کانت است. تعبیر ایشان را راجع به زن ببینید. می‌گوید می‌گویند جنس لطیف به اندازه جنس مذکر باهوش است. بسیار خب! هوشی دارد با این تفاوت که هوش این جنس لطیف به هیچ وجه قابل مقایسه با هوش ما مردان نیست. ما در برابر خود با موجودات انسانی روبرو هستیم (یعنی زن)، می‌گوید بسیار خب زن هم انسان است اما از یاد نبرید که انسان‌ها به رده واحدی تعلق ندارند یعنی انسان داریم تا انسان! می‌گوید زن هم به لحاظ درک مسائل و هم به لحاظ معنویت چندین رده پایین‌تر است.

"شوپنهاور"؛ زن حیوانی است با موهای بلند و افکار کوتاه! زن برای هیچ کار بزرگی ساخته نشده است. در تمام طول زندگی‌اش کودکی است بزرگ. زن، حد وسط بین کودک و مرد است. این جنس کوتوله با شانه‌هایی باریک و پاهای کوتاه نمی‌دانم چرا زیبا دانسته می‌شود. اصلاً مثل کینه و عقده، آدمی که یک ذره تعادل اخلاقی داشته باشد راجع به زن این طوری حرف می‌زند؟ راجع به مادرت؟ راجع به همسرت؟

"فروید"؛ که این فرویدیزم و اصالت جنسیت و اصالت شهوت را اولین بار بطور وسیع تئوریزه کرد. همین کسی که می‌گوید همه انگیزه‌ها مربوط به پایین تنه و جنسی است و بعد شکل‌های مختلفی پیدا می‌کند حتی مذهب. فروید می‌گوید من به وضوح و قاطعیت ادعا می‌کنم هیچ زنی، هیچ بهره‌ای از حس عدالت بهره نبرده است و زن عادلی وجود ندارد.

آن یکی دیگر می‌گوید مؤکّداً می‌گویم در وجود مرد هیچ گرایش مضرّی نیست که منشأ آن زن نباشد و زن از اهریمن بدتر است. همه این‌ها از رهبران همین دائره‌المعارف فرانسه هستند. می‌گوید جنس زن بیشتر از هوا ساخته شده، سطحی و دمدمی مزاج است. کسی که زاده هوا باشد جز باد نمی‌آفریند! تحمل زن ریش‌‌دار برای من پذیرفتنی‌تر است از زنی که دانشمندبازی درمی‌آورد! این‌ها مدرنیته غرب است. غرب رنسانس است. غرب سکولار است، غرب غیر مذهبی، غیر مترقی.

"مارکی دوساد" که تعبیر سادیسم را از اسم او گرفتند. این آدم طرفدار اصالت لذّت و شهوت بود. می‌گفت هرچه که مانع لذت جنسی و شهوترانی بشود مضرّ است. تکاملی وجود ندارد الا در لذّت جنسی. بعد در عین حال ببینید راجع به زن چه می‌گوید؟ می‌گوید زن فقط ابزار است. می‌گوید این کانون‌های حماقت... پدر این جریانی که می‌گوید برهنه بشوید اولین تئورسین برجسته بعد از رنسانس که گفت برهنه بشوید، لذّت ببرید، خانواده باید متلاشی بشود، خانواده مانع آزادی و رهایی ماست، این آدم دارد این حرف را می‌زند. می‌گوید این کانون‌های حماقت (یعنی زنان) شایسته هیچ توجهی نیستند. درباره جایگاه قلب یا ذهن زن، اساساً پرسش نکنید! زنان نه قلب دارند نه ذهن! می‌گوید فقط بدن دارند. یک خانمی در اروپا آمد لخت لخت مادرزاد شد گفت مگر این بدن چشه؟ شما همه از این بدن شیر خوردید، ما بدن را کشف کردیم، ما زنان بدن‌مان را کشف کردیم. او فکر کرد آنجا ایران است! الان او را گرفتند و در زندان هلند است. گفتند دیوانه شنیدی که ما این چیزها را قبول نداریم ولی این‌طوری لخت که نمی‌شود بیایی توی خیابان. ببینید این فرهنگ لختی از کجاها شروع می‌شود؟ یکی دو ماه پیش، ده‌ها هزار نفر در اروپا گفتند برای دفاع از دوچرخه‌سواری و طبیعت و مخالفت با ماشین سوار دوچرخه می‌شویم و بیرون می‌آییم. آمدند اما همه‌شان لخت مادرزاد آمدند! زن و مرد! بعد حالا شما می‌خواهید از دوچرخه سواری حمایت کنید برای چه شلوارهایتان را درمی‌آورید؟ شلوار چه ربطی به طبیعت و دوچرخه دارد؟ این مرضی که سر هر چیزی باید برهنه شد و با هر نوع پوشش، لباس، این‌ها را ضد کرامت می‌داند و می‌گوید کرامت چیست؟ فقط لذت.

این آقای ساد که پدر سادیزم است. دیگرآزاری و موضوع این آزار در درجه اول زن است. – بروید تعابیر او را ببینید من از این تعابیر معذرت می‌خواهم ولی این‌ها را بشناسیم. - عبارت او این است: می‌گوید فقط زنان را بچلانید از آن‌ها استفاده کنید و دور بیندارید. آیا دل‌تان به حال جوجه‌ای که می‌خورید می‌سوزد؟ حتی به فکرش هم نیستید. زنان هم یک چنین چیزهایی هستند! رهبران شعار برهنگی که زنان برهنه بشوند این‌ها هستند. می‌گوید به هیچ وجه لازم نیست زنان هم لذت ببرند تا ما از آن‌ها لذت ببریم. همانطور که طبیعت فرمان می‌دهد و عقلا و خردمندان جهان می‌پذیرند مردان باید زنان را فقط به چشم موجودی بنگرند که برای ارضاع هوس‌های اوست و ناتوانی و شرارت آنان فقط در خور تحقیر مردان است. می‌گوید ما فقط باید از زنان استفاده کنیم و تحقیرشان کنیم! - خیلی خب من اگر بخواهم از این‌ها بگویم این تعابیر زیاد است - می‌گوید ببینید زنان موقع زایمان چه موجود اشمئزاز برانگیز است! خب پدر سوخته تو خودت از کجا آمدی؟

"شارل بودلر"؛ که پدر هنر مدرن است. یعنی مدرنیته در عرصه هنر پدرش ایشان است. این شاعر بزرگ آلمانی می‌گوید من همیشه تعجب می‌کردم که برای چه زنان را در کلیسا راه می‌دهند؟ زنان چه حرفی دارند که به خدا بگویند؟ می‌گوید حتی زن لایق عبادت هم نیست که به کلیسا برود. زنان مثلاً چه می‌خواهند به خدا بگویند؟ ما فقط حرف داریم! زن چه می‌فهمد که به خدا بگوید؟ زن چه می‌فهمد بیخود خدا را گیج می‌کند و وقت خدا را هم می‌گیرد. زن؛ برده‌ای پست، خودخواه، احمق، خودشیفته است که از دوست داشتن خودش خسته نمی‌شود!

خب معلوم است زن‌های دور و بر خودت را دیدی، خواهر و مادرت را دیدی. تو زنان ما را ندیدی، زنانی که در انقلاب اسلامی، زنانی که در جبهه‌ها، زنانی که در کنار انبیاء تربیت شدند. شما در تاریخ‌تان فاطمه و زینب ندارید. شما در تاریخ‌تان مادر 7تا شهید ندارید. شما در تاریخ‌تان زنانی ندارید که به مردان و به همه درس مقاومت می‌دهد. شما زنانی ندارید که جز بدن و برهنگی چیزی از آن‌ها بخواهید و چیزی از آن‌ها توقع داشته باشید.

آن وقت نگاه اسلام به زن، پیامبر(ص) می‌فرمودند هیچ مردی به هیچ زنی اهانت نمی‌کند الا این که خودش پست و لئیم است. دفاع از ساحت زن. مردانی که به زنان توهین می‌کنند، اصلاً چندتا آیه نازل شد درباره مردایننکه به زنان توهین جنسی می‌کنند و متلک جنسی می‌گویند. تهمت جنسی می‌زنند (قذف) که اگر هر مردی تهمت جنسی زد اگر چهارتا شاهد عادل بیایند که همه یک جا بیایند یک چیز را در جلسه شهادت بدهند بدون هیچ تفاوتی، خودت باید 80 ضربه شلاق بخوری. می‌دانید 4تا شاهد عادل برای روابط نامشروع اصلاً امکان ندارد پیدا بشود چون بقول استاد ما می‌گفت آن چهار نفری که بایستند آن صحنه را ببیند و قشنگ ببیند چیست آن‌ها دیگر عادل نیستند. یعنی این که نه چهارتا با هم پیدا می‌شوند و نه این که عادل باشند. یعنی تقریباً امکان اثبات زنا و روابط نامشروع، امکان اثبات آن نزدیک به صفر است برای بازدارندگی می‌گویند. بعد این نگاه که طرف می‌آید پیش پیامبر(ص) می‌گوید که من چه کنم که سریع‌ترین راه باشد که بدانم خدا از من راضی است؟ ایشان فرمودند «امّک» مادرت. گفت خب بعد از مادر. دوباره فرمودند «امّک» دوباره مادر. گفت بله متوجه شدم بعد از مادر؟ فرمودند «امّک» مادرت. سه بار فرمودند مادرت. بعد گفت بعد از مادر؟ فرمودند «ثم أباک» بعدش پدرت. یعنی سه بار مادر. بعد پدر. اصلاً این که می‌گویند نماز مستحب می‌خوانی اگر پدرت صدایت کرد لازم نیست نمازت را بشکنی ولی اگر مادرت صدایت زد نمازت را سریع بشکن و برو ببین مادر چه می‌گوید؟

آن وقت نگاه به زن که اگر هنگام زایمان از دنیا برود شهید است و بهشتی است. این که زن وظیفه اقتصادی ندارد اما حقوق اقتصادی دارد. حتی کار خانه هم وظیفه فقهی‌اش نیست وظیفه اخلاقی‌اش است و در ازای آن هم، مرد بیش از نفقه باید یک‌طوری جبران کند که معمولاً مردان متدین و خانواده‌های مذهبی و متدین این کار را می‌کنند.

خب وقت من تمام شد. می‌خواستم عکس آن هم، در آیات و روایات نکاتی را عرض کنم که چه نگاه توأم با کرامت به زن است و در نگاه سکولار زن، مقدس نیست. اصلاً معنی کلمه سکولار یعنی نامقدس. سکولاریزه کردن یعنی قداست‌زدایی. نگاه سکولار به زن و خانواده، یعنی نه خانواده مقدس است و نه زن حریم مقدسی دارد. قداست‌زدایی شده، وقتی مقدس نیست چی؟ در نگاه توحیدی است که زن مقدس است و قداست دارد و کرامت دارد. چون می‌فرمایند زن مجرای آفرینش خداست. خداوند از طریق زن انسان خلق می‌کند. همه ما گوشت و پوست‌مان از گوشت و پوست مادران‌مان است. زن؛ مظهر اسم «هوالخالق» است. و لذا بدن زن محترم و محترم‌تر از بدن مرد است. ما راجع به این مسائل،‌ خودمان کم اندیشیدیم و کم بحث کردیم بیشتر رفتیم تشکیلات درست کردیم، چارت درست کردیم، شغل درست کردیم، تقسیم کردیم و مدام آمدیم خودمان با خودمان حرف زدیم. ما باید این حلقه را بشکنیم. باید فکر کنیم قبل از انقلاب است منتهی به علاوه امکاناتی که در انقلاب به دست آمده است ولی با آن روحیه قبل از انقلاب باید کار کرد و این محاصره را باید شکست و با این تیپ بچه‌هایی که این‌طوری هستند باید ارتباط برقرار کرد.

ببخشید. وقت شریف‌تان را گرفتم.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته



هشتگ‌های موضوعی

نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha